حداکثر رشد شاخص کل؛ ۱میلیون و ۷۰۰هزار واحد/ بورس بدون حقوقیها بیمعنی است
کارگر آنلاین : با ریزش بازار و رسیدن شاخص کل به زیر ۱میلیون ۵۰۰هزار واحد نگرانیها در مورد بورس بیشتر شد. به نظر میرسد روند شاخص کل به این شکل است که بازار چند روز مثبت باشد و بعد از آن به صورت آرام آرام ریزش پیدا کند تا خود را به نزدیکی ۱میلیون ۳۰۰هزار واحد برساند، عدد که برخی از تکنیکالهای بازار در مورد آن صحبت کرده بودند، البته این صاحبنظران رسیدن شاخص به این عدد را منوط به عدم حمایت دولت از بازار میدانستند در صورتی که بارها دولت و مسئولین سازمان بورس در مورد حمایت از بازار صحبت کرده بودند. این مسئله نشان میدهد که دولت در عمل به وعدههای و تعهدات خود عمل نکرده است که همین ادعا را برخی از کارشناسان و فعالان بازار مطرح کردند. البته نمی توان درباره شاخص کل و روند بازار نظر قطعی داد زیرا بازار تحت سیاست های اقتصادی دولت بوده و روند بازار را باید در سیاست های دولت جستجو کرد.
در گفتگوی بازار با محمد مرندی عضو هیات مدیره شرکت ریل پرداز یکی از شرکتهای پذیرفته شده در بورس که در ادامه آن را میخوانید قصد داریم به روند کلی بازار و سقف و کف شاخص کل در سال جاری بپردازیم.
*با توجه به درجا زدن شاخص کل و حمایتهای صورت گرفته در برخی از سهمهای شاخص ساز که عمدتا دولتی هستند، بفرمایید دیدگاه و نظر شما در مورد این حمایت و وضعیت کنونی بازار چیست؟
در حال حاضر با توجه به عدم مدیریت صحیح در بازار و حمایت صورت گرفته از ۱۰ تا ۱۵ سهم اصلی شاخصساز(که از نظر بنده این حرکت اشتباه است) سعی دارند با تشکیل صفهای خرید در بازار حرکت نزولی بازار را کنترل کنند، اما در عمل شاخص رشدی نکرده و روند نوسانی به خود گرفته است.
در هفته گذشته جلوی فروش حقوقیهای بازار را گرفتند که این مسئله به نوعی نقض قانون بازار سهام است که فروش آزادانه را از حقوقیها میگیرد. شاید این حرکت توانسته در کوتاه مدت به مثبت شدن شاخص کمک کند ولی در کل این یک روند غیر منطقی و به نوعی سلب معاملات آزاد در بورس است. با سیاست حمایت از ۱۰ تا ۱۵ سهم شاخص ساز ابتدا شاخص کل مثبت میشود و سپس شاخص هم وزن، یعنی سهمهای کوچک نیز باید مثبت شود اما در عمل این اتفاق نمی افتد.
*برخی عنوان کردند که اقدامات کنونی دولت بیشتر دخالت در بازار است تا حمایت آیا شما هم چنین نظری دارید؟
بله، در حال حاضر کارهای دولت در بورس دخالت است. حمایت یعنی خرید کردن سهم توسط منابع صندوقهای تنظیم بازار، حقوقیها و غیره. بهتر بود حمایت از بازار با تشکیل صف خرید نباشد بلکه با کاهش دامنه نوسانات معاملات اجرایی می شد، یعنی سهمهای که در شاخص تاثیر گذار هستند با نیم درصد مثبت یا نیم منفی معامله میشدند و زمانی که سهام به صف فروش تبدیل میشد سهامداران عمده دخالت و جلوی ریزش نزول بازار را می گرفتند، کاهش دامنه نوسان در شرایط نزولی بهترین راهکار حمایت از بازار است.
شاخص باتوجه به اینکه کنترل میشود و مصنوعی هست، میتواند به عدد های پایینتر یعنی ۱میلیون ۳۵۰ هزار و یا کمتر نزول کند و اگر بازار به شرایط نرمال برسد نباید انتظار رشد بیش از ۱میلیون ۶۰۰تا ۷۰۰هزار واحد برای آن داشت
باید یک حمایت منطقی با کم کردن فاصله دامنه نوسان صورت بگیرد نه با دامنه ۱۰ درصد(۵درصد مثبت و ۵درصد منفی) که باعث میشود نوسانگیرها و الگو تریدها از این گپ معاملاتی و فاصله قیمتی استفاده کنند و باعث موجهای نوسانگیری در بازار شوند. این روش اشتباهی است که در حال حاضر کلیه بازار میخواهند سهم های کوچک را بفروشند و پولشان را وارد سهمهای بزرگی کنند که قیمت آنها بالا و پایین میشود تا بتوانند نوسانگیری کنند و در واقع این سهمها تبدیل به یک لنگر بزرگ شدهاند.
*یکی از مواردی که زیاد با آن در این روزها برخورد میکنیم این است که سهامداران خرد مدعی هستند که حقوقیهای بازار در بسیاری از موارد اجازه رشد به یک سهمی که ارزنده را نمیدهند و یا بالعکس به عبارتی مقصر اصلی را حقوقیها میدانند، آیا واقعا حقوقیها دنبال نوسانگیری هستند؟
در چند سال گذشته بازار دست سهامداران خرد و مردم بوده است که در معاملات شرکت میکردند در حالی که دولت و حقوقیها کمتر اقدام به انجام دادن معاملات کرده و تقریبا سهم را نگه میداشتند. در مدت زمانی هم که بازار رشد داشت بیشتر حقوقیها مبادرت به فروش نکردند یا به عبارتی در بیشتر مواقع مدیران حقوقیها صلاح نمیدانستند که سهم را بفروشند و اگر در یک زمانی هم فروختند، پول را وارد طرحهای توسعهای کردند.
در حال حاضر شرکتهای حقوقی که پول داشته و توانستند وارد بازار شوند مشغول خرید هستند. مثلا صفهای فروش نمادهای بانک پارسیان و شرکت پارس آرین و بیشتر شرکتهایی که صفهای فروش سنگینی داشتند به کمک همین حقوقیها سبکتر شد. بدون شرکتهای حقوقی و سهامداران عمده بازار بی معنی است و نمیتواند جایگاه خودش را داشته باشد.
در زمان بحران تنها کسانی که در بازار باقی میماند حقوقیها هستند که باید پاسخ زیان مابقی بازار را بدهند. به حقوقیها توصیه میکنم در زمان رشد بازار با توجه به عوامل بنیادی شرکت های خود اقدام به فروش و کنترل قیمت در بازار کنند و اجازه ندهند که بی محابا سهمها رشد کنند.
شاخص کل کنترل میشود
*تکنیکال کارها و حتی کارشناسان بازار اعداد مختلفی برای شاخص تا پایان سال مطرح میکنند، شما چه عددی را برای شاخص پیشبینی میکنید؟
با توجه به مولفه های تحلیل بازار از ابتدای سال ۹۹ تا مرداد ماه سقف شاخ تا ۲ میلیون ۱۰۰ هزار رشد داشت و تحلیل گران هم پیرو همین رشد پیشبینیها و افقهای بزرگتری را برای شاخص گمانه زنی میکردند. زمانی که بازار به نقطهای در آستانه مقاومت شاخص رسید این تحلیل ها برعکس شد و به همین خاطر تحلیلگران تمایل بیشتری دارند بازار را منفی پیشبینی کنند. من فکر میکنم شاخص با توجه به اینکه کنترل میشود و مصنوعی هست، میتواند به عدد های پایینتر یعنی ۱میلیون ۳۵۰ هزار و یا بیشتر نزول کند و اگر بازار به شرایط نرمال برسد نباید انتظار رشد بیش از ۱میلیون ۶۰۰تا ۷۰۰هزار واحد برای آن داشت.
گروه شرکتهای سیمانی و شرکتهای دارویی به شدت قیمت سهامشان اصلاح شده و از نظر قیمتی تقریبا به ارزندگی رسیدند که برای سرمایه گذار مناسب هستند
*آیا با توجه به شرایط موجود بازار میتوان امیدی به سودآوری در بازار در سال جاری داشت؟
در یک بازه ۹ تا ۱۲ ماه بله، اما در بازه کوتاه مدت خیر. در بازه کوتاه مدت جز دامن زدن به نزول بیشتر نمیتوان انتظار دیگری داشت. اگر کسی قصد دارد برای یک بازه یک ماه، دو ماه و حتی ۶ ماهه در بازار سهام سرمایه گذاری کند محکوم به شکست است اما در بازه بلند مدت و افق ۹ ماه تا ۱۲ ماهه میتواند سود خوبی کسب کند. با توجه به شرایط سیاسی که در منطقه وجود دارد و انتخابات کشورهای دیگر و انتخابات داخلی ایران در بازه ۹ تا ۱۲ ماه میتوان سرمایه گذاری موفق داشت.
رشد شاخص به شرط رونق تولید
*آیا دلیل یا مولفه خاصی برای رشد بازار مانند ۴ماهه ابتدای سال وجود دارد؟
کشور ما با تورم رشد کرده، اگر تورم توسط مسئولین کنترل شود پارامترهای کمی برای رشد بازار است اما اگر در این شرایط تحریمی تولید، فروش و صادرات شرکتها به صورت منطقی و متعادل صورت بگیرد میتوان شاهد رشد در بازار سهام باشیم.
*بیشتر سهامداران به خصوص سهامداران تازه وارد در شرایط کنونی نمیدانند چکار کنند، آن ها روز به روز شاهد کاهش ارزش سهام خود هستند، شما به این سهامداران چه استراتژی را در این شرایط پیشنهاد میکنید؟
همواره شرکتهای سرمایهگذاری و افراد هوشیار در بازار بین دارایی که دارند تعادل ایجاد میکنند، بخشی از این داراییها را در حوزههای با درآمد ثابت قرار میدهند مانند صندوقهای با درآمد ثابت، درست است که سود کمتری دارند اما در زمان رونق بازار میتوانند پولشان را از این حوزه جابه جا کنند و یا حجم سهامشان را بیشتر کنند. پیشنهاد میکنم در زمان رکود بازار حجم سهمی که دارند را کاهش دهند و در حوزههای با درآمد ثابت قرار دهند.
در حال حاضر گروه شرکتهای سیمانی و شرکتهای دارویی به شدت قیمت سهامشان اصلاح شده و از نظر قیمتی تقریبا به ارزندگی رسیدند که برای سرمایه گذار مناسب هستند. افرادی که سهمشان در بازار گیر کرده و صف فروشند باید صبر کنند تا این گرهها باز شود.